سهشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۰
دزدی محتوا (content theft) پدیدهای است که در وب وجود دارد. اما این معضل در رسانههای ایرانی-فارسیزبان بیشتر دیده میشود. به گونهای که گاهی مشاهده میشود یک محتوای خاص (اعم از نوشته، عکس و یا هر چیز دیگری) در مدت زمانی کمتر از بیست و چهار ساعت در وبلاگها و وبسایتهای بسیاری عیناً و بدون هیچ کم و کاستی کپی شده است. حالا اگر این کار با ذکر نام منبع اصلی و آدرس پیوند (لینک) آن باشد، به خودی خود اشکالی ندارد. اما مشکل وقتی پیش میآید که هیچ نام و نشانی از منبع اصلی وجود ندارد. کپی و انتشار محتوا تابع شرایط گونگونی است. مثلاً خبرگزاریها و روزنامهها میتوانند اخبار را از منابع مختلف از جمله دیگر خبرگزاریها و روزنامهها با ذکر نام آنها منتشر کنند. چون اصولاً هر خبرگزاری و روزنامه خوانندگان خودش را دارد و این خوانندگان هم فرصت و حوصلهی جستجوی اینترنت را برای خواندن اخبار ندارند و نیاز به یک مجموعه خبری در قالب یک خبرگزاری و روزنامه دارند. این کار خبررسانی و نقل خبر محسوب شده و اصلاً در دسته کپیکاری و سرقت محتوا قرار نمیگیرد. بلکه خودش یک اصل در اطلاعرسانی درست، به موقع و سریع است.
گونه دیگر هم این است که ما از یک نوشته و محتوا بسیار خوشمان آمده است و میخواهیم آن را به روشهای گوناگون پخش کنیم تا دیگران هم آن را ببینند و بخوانند. این کار در صورتی درست محسوب میشود که هم نام منبع اصلی ذکر شود و هم آدرس پیوند فراموش نشود. همچنین اصلاً کار درستی نیست که ما نسخه خود یعنی همان کپی را به جای نسخه اصلی معرفی کنیم. باید همیشه منبع اصلی را در اختیار دیگران قرار داد و بعد نسخههای دیگر را به عنوان آینه معرفی کرد. آینه از این جهت خوب است که شاید دسترسی به منبع اصلی به دلایلی امکانپذیر نباشد.
یک مدل دیگر هم روش نقل نوشته و محتوا به همراه نوشتن نظر شخصی، تفسیر، تحلیل و یا نقد خودمان است. این روش کمتر در وبلاگهای فارسی به چشم میخورد. اتفاقاً از آن دسته کارهایی است که باید به آن توجه شود. این کار برای دانشآموزان بسیار مفید است و میتواند به عنوان یک تکلیف، تمرین و یا پروژه مد نظر مدرس قرار گیرد.
اما چیزی که تبدیل به کپیکاری خالص و سرقت محتوا میشود، برداشت محتوا بدون هیچ نام و اثری از مولف، تولیدکننده و یا همان منبع اصلی است. اشباع محتوای تکراری زیانهای بسیاری دارد که چند نمونه از آنها به شرح زیر است:
- سوق دادن و تشویق وبلاگنویسان و مدیران وبسایتها به انجام این کار و کاهش تولید محتوا و خلاقیت در سطح وب
- مواجه شدن کاربران با انبوهی از موارد تکراری در نتایج جستجوهای اینترنتی خود
- بسیاری اوقات خود منبع اصلی قربانی میشود. یعنی نه در جستجو و نه در نسخه کپی مشخص نمیشود که منبع اصلی کجاست.
- تنبل شدن افراد و عادت کردن به پر کردن وبلاگ و وبسایت خود با کارهای دیگران
- تضعیف وبلاگستان
- تبدیل شدن وبلاگها به زردنامه
- افزایش کلیک دزدی و فریب مخاطب
اینها تنها بخشی از ضرر و زیانهایی است که از پیامدهای این کار است. نیازی هم به نصیحت، پند و اندرز دادن نیست. چیزی است که هم من، هم شما و هم دیگران آن را به خوبی میبینند. پس باید چارهای اندیشید.
دزدی محتوا (content theft) پدیدهای است که در وب وجود دارد. اما این معضل در رسانههای ایرانی-فارسیزبان بیشتر دیده میشود. به گونهای که گاهی مشاهده میشود یک محتوای خاص (اعم از نوشته، عکس و یا هر چیز دیگری) در مدت زمانی کمتر از بیست و چهار ساعت در وبلاگها و وبسایتهای بسیاری عیناً و بدون هیچ کم و کاستی کپی شده است. حالا اگر این کار با ذکر نام منبع اصلی و آدرس پیوند (لینک) آن باشد، به خودی خود اشکالی ندارد. اما مشکل وقتی پیش میآید که هیچ نام و نشانی از منبع اصلی وجود ندارد. کپی و انتشار محتوا تابع شرایط گونگونی است. مثلاً خبرگزاریها و روزنامهها میتوانند اخبار را از منابع مختلف از جمله دیگر خبرگزاریها و روزنامهها با ذکر نام آنها منتشر کنند. چون اصولاً هر خبرگزاری و روزنامه خوانندگان خودش را دارد و این خوانندگان هم فرصت و حوصلهی جستجوی اینترنت را برای خواندن اخبار ندارند و نیاز به یک مجموعه خبری در قالب یک خبرگزاری و روزنامه دارند. این کار خبررسانی و نقل خبر محسوب شده و اصلاً در دسته کپیکاری و سرقت محتوا قرار نمیگیرد. بلکه خودش یک اصل در اطلاعرسانی درست، به موقع و سریع است.
گونه دیگر هم این است که ما از یک نوشته و محتوا بسیار خوشمان آمده است و میخواهیم آن را به روشهای گوناگون پخش کنیم تا دیگران هم آن را ببینند و بخوانند. این کار در صورتی درست محسوب میشود که هم نام منبع اصلی ذکر شود و هم آدرس پیوند فراموش نشود. همچنین اصلاً کار درستی نیست که ما نسخه خود یعنی همان کپی را به جای نسخه اصلی معرفی کنیم. باید همیشه منبع اصلی را در اختیار دیگران قرار داد و بعد نسخههای دیگر را به عنوان آینه معرفی کرد. آینه از این جهت خوب است که شاید دسترسی به منبع اصلی به دلایلی امکانپذیر نباشد.
یک مدل دیگر هم روش نقل نوشته و محتوا به همراه نوشتن نظر شخصی، تفسیر، تحلیل و یا نقد خودمان است. این روش کمتر در وبلاگهای فارسی به چشم میخورد. اتفاقاً از آن دسته کارهایی است که باید به آن توجه شود. این کار برای دانشآموزان بسیار مفید است و میتواند به عنوان یک تکلیف، تمرین و یا پروژه مد نظر مدرس قرار گیرد.
اما چیزی که تبدیل به کپیکاری خالص و سرقت محتوا میشود، برداشت محتوا بدون هیچ نام و اثری از مولف، تولیدکننده و یا همان منبع اصلی است. اشباع محتوای تکراری زیانهای بسیاری دارد که چند نمونه از آنها به شرح زیر است:
- سوق دادن و تشویق وبلاگنویسان و مدیران وبسایتها به انجام این کار و کاهش تولید محتوا و خلاقیت در سطح وب
- مواجه شدن کاربران با انبوهی از موارد تکراری در نتایج جستجوهای اینترنتی خود
- بسیاری اوقات خود منبع اصلی قربانی میشود. یعنی نه در جستجو و نه در نسخه کپی مشخص نمیشود که منبع اصلی کجاست.
- تنبل شدن افراد و عادت کردن به پر کردن وبلاگ و وبسایت خود با کارهای دیگران
- تضعیف وبلاگستان
- تبدیل شدن وبلاگها به زردنامه
- افزایش کلیک دزدی و فریب مخاطب
اینها تنها بخشی از ضرر و زیانهایی است که از پیامدهای این کار است. نیازی هم به نصیحت، پند و اندرز دادن نیست. چیزی است که هم من، هم شما و هم دیگران آن را به خوبی میبینند. پس باید چارهای اندیشید.
0 نظرات:
ارسال یک نظر