دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۰
گروهی از ظریفان شهر به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی بگیرند. خواجه خبردار شد و به غلام خود گفت: بیرون برو و بگو که خواجه دیشب فوت کرده است. غلام بیرون آمد و پیام خواجه را رسانید.
ظریفان گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و بر گردن ما حق بسیار دارد. منتظر میمانیم که او را بیرون بیاورند و برایش نماز میت بخوانیم و او را به خاک بسپاریم.
منبع:
لطایف الطوایف، فخرالدین علی صفی
گروهی از ظریفان شهر به در خانه بخیلی رفتند تا از او چیزی بگیرند. خواجه خبردار شد و به غلام خود گفت: بیرون برو و بگو که خواجه دیشب فوت کرده است. غلام بیرون آمد و پیام خواجه را رسانید.
ظریفان گفتند: خواجه ولی نعمت ما بود و بر گردن ما حق بسیار دارد. منتظر میمانیم که او را بیرون بیاورند و برایش نماز میت بخوانیم و او را به خاک بسپاریم.
منبع:
لطایف الطوایف، فخرالدین علی صفی
0 نظرات:
ارسال یک نظر